دریغ، ایرانِ ما بدون این زنان

معرفی فخری نیکزاد، گوینده رادیو و تلویزیون

یلدا ابتهاج

مستیم از باده ازل، از جام آتشین جان‌هایی که از دیر تا هنوز با دل شیفته ما کار دارد امروز
این جام‌ها که در پس هم می‌شود تهی
دریای آتش است به جان‌های مست ما
سال ۱۳۹۹ در دوران شیوع کرونا و متوقف شدن همه فعالیت‌های اجتماعی درگیر این شدم که با این توقف چه باید کرد؟ به این فکر افتادم که این فرصت را غنمیت بشماریم و با بازبینی ارزش‌هایی که باید از گذشته به آینده ببریم، به داشته‌های خود بازگردیم و آن‌ها را بهتر بنگریم. این شد که مجموعه گفت‌وگوهایی را با افراد بی‌شماری در زمینه‌های مختلف آغاز کردم. از جمله گفت‌وگویی با خانم فخری نیکزاد.
گفت‌وگویی بی‌نهایت صمیمی و دلنشین. صمیمی و بی‌آلایش از جانب خانم نیکزاد که امروز با دیدن این گفت‌وگو خود به‌شدت متأثر می‌شوم. حضوری ساده و بی‌تکلف. او که متولد ۲ مرداد ۱۳۲۰ در تهران است و در سال ۶۲ بعد از اعدام خواهرش، سوزان نیکزاد مجبور به ترک ایران می شود و سالها دور از ایران می ماند و در تاریخ ۸ اردبیهشت ۱۴۰۲ در لندن و در غربت، جهان را ترک می کند.
فخری نیکزاد را از برنامه‌های تلویزیونی «آفتاب شهر» و «هفت شهر عشق» در سال ۱۳۴۷ به یاد داریم و بعدها در برنامه‌های رادیویی «نامه‌های یک جهانگرد»، «هزار و یک شب» و درنهایت در برنامه‌های «گل‌های تازه» که به انتخاب «هوشنگ ابتهاج( سایه)»، مدیر موسیقی رادیو در آن زمان و تهیه‌کننده این برنامه، یکی از گویندگان شناخته‌شده و محبوب این برنامه‌ها شد. نام فخری نیکزاد برای ما با خوانش و دکلمه اشعار فارسی همراه است. گویندگی و خوانش شمرده و پراحساس اشعار که به زیبایی و فهم شعر، در متن آواز و تصانیف برنامه‌های «گل‌های تازه» می افزود.
فخری نیکزاد از سنین کودکی و نوجوانی علاقمند به شعر و همچنین شیفته اجرای گویندگان برنامه‌های گل‌های آن زمان به نام «گل‌های رنگارنگ» بود. از همان نوجوانی آرزو و اراده می‌کند تا در برنامه‌های تلویزیون شرکت کند و همین علاقه و پیگیری سبب می‌شود تا در سنین نوجوانی، در آغاز به عنوان دوبلور و بعدها به عنوان گوینده به تلویزیون و رادیو راه پیدا کند و از همان آغاز کار با شاعرانی چون نادر نادرپور در تهیه برنامه‌ها همکاری داشته باشد. از این همکاری می‌توان از برنامه «یک شعر و یک شاعر» نام برد.
برنامه گل‌ها برنامه موسیقی ایرانی بود که به مدت ۲۲ سال از ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ از رادیو ایران پخش می‌شد. این مجموعه برنامه به همراه شعر، آواز، اجرای تکنوازی و اجرای ارکستری بود که به سبب تحولی که در موسیقی ایرانی ایجاد کرد و تأثیر عظیمی که بر نگرش ایرانیان نسبت به موسیقی بر جا نهاد، یکی از بهترین برنامه‌های تاریخ رادیو شمرده می‌شود. در کنار خانم «روشنک» و دیگر گویندگان برنامه های گل‌ها، فخری نیکزاد نیز چهره و صدایی محبوب و ماندگار در خاطره ها و یادها شد. ادای شعر با ریتم و طمأنینه بجا و به اندازه، به مخاطب مجال فهم و لذت بردن از شعر و موسیقی را می دهد که این، خود نشانه علاقمندی و وسواس و دقت خانم نیکزاد بود.
شنیدن ابیاتی از حافظ با خوانش ایشان یگانه و ماندگارند. ابیانی چون:
طفیل هستی عشقند آدمی و پیر
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
(گل‌های تازه، شماره ۱۰۴ )
یاری اندر کس نمی بینیم، یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد، دسوتداران را چه شد؟
(گلهای تازه، شماره ۱۵)
نمار شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قضه پردازم
(گلهای تازه، شماره ۱۹)
فخری نیکزاد سال‌های زیادی در دوری از وطن به فعالیت‌شان در زمینه گویندگی ادامه دادند و همچنان با شعر زندگی کردند. بارها در همین گفت‌وگو، غمگینی دل ایشان را دیدم و می‌گفتم:
وندر نهان سرشک همی باری…
دریغ، دست‌اندرکارانی چون خانم نیکزاد در عرصه فرهنگ و هنر که سال‌ها رنج دوری از وطن را با خود داشتند و در این بی‌تکیه‌‎‌گاهی به‌ناگهان ما را تنها گذاشتند. دریع، ایران ما که از نقش موثر ایشان بی‌بهره ماند.


در لینک‌های زیر می‌توانید گفت‌و‌گوی خانم یلدا ابتهاج با خانم فخری نیکزاد را بشنوید:


https://t.me/YaldaEbtehaj/5141
https://t.me/YaldaEbtehaj/5142
https://t.me/YaldaEbtehaj/5143
https://t.me/YaldaEbtehaj/5144