شهلا ریاحی در سال ۱۳۳۵ فیلم مرجان را بر اساس فیلمنامهای از منوچهر کیمرام تهیه میکند و خودش نیز نقش اصلی زن را در کنار محمدعلی جعفری در فیلم بازی می کند و احمد شیرازی فیلمبرداری و دکوپاژ کار را بر عهده میگیرد. در تاریخ سینمای ایران از شهلا ریاحی به عنوان اولین فیلمساز زن یاد میکنند اما پژوهشگران سینمایی، فیلم را محصول کارگردانی جمعی میدانند و در تیتراژ فیلم نیز نامی از کارگردان نوشته نشده است. بنابراین برخلاف آنچه به اشتباه جا افتاده است، شهلا ریاحی اولین زن تهیهکننده در تاریخ سینمای ایران است و عنوان اولین زن فیلمساز به کبری سعیدی (شهرزاد) تعلق دارد. کبری سعیدی بزرگ شده در محله راهاهن تهران است که وقتی پدرش قهوهخانهاش را در قمار میبازد، از چهارده سالگی به طور پنهانی و با اسم مستعار شروع به رقص در کافههای لالهزار میکند تا خرج خانوادهاش را دربیاورد. خیلی زود پایش به سالنهای تیاتر باز میشود و قدم به دنیای سینما میگذارد. با گروه سینمای آزاد که سینمای هنری در برابر فیلمفارسی است، رفتوآمد میکند، شعر میگوید، داستان کوتاه مینویسد، فیلم کوتاه می سازد، عضو کانون نویسندگان ایران میشود و اولین فیلم بلند داستانی به نام مریم و مانی با تمرکز بر شخصیت یک زن روزنامهنگار را میسازد. اما همواره به خاطر اینکه رقصنده کافهها و فیلمها بوده، همچون غریبهای تکافتاده از جامعه ادبی و سینمایی رانده میشود. درحالیکه بخش مهمی از سینمای پیش از انقلاب به رقص زنان تعلق دارد و یکی از عوامل جذابیت و فروش فیلمها بوده است اما رقص، در جامعه و سینمای ایران همواره به عنوان امری مبتذل، پیشپاافتاده و بدنام تلقی شده و هنوز هم نسبت دادن عنوان رقاصه به زنی، در راستای تحقیر اوست. کبری سعیدی در سال ۱۳۵۲ با کنارهگیری از بازیگری علیه کلیشه زن رقاصه از خودش شورش میکند و میکوشد با فیلمسازی مسیر تازهای در پیش بگیرد اما با وقوع انقلاب، او نیز دچار همان سرنوشت تلخ بسیاری از زنان سینماگر پیش از انقلاب میشود. به خاطر فیلمبرداری از تظاهرات تاریخی هشت مارس علیه حجاب اجباری دستگیر میشود و به جرم اینکه قبلا رقصنده کافهها و فیلمها بوده، ماهها در زندان اوین میماند تا اینکه دست به اعتصاب غذا میزند و بالأخره آزاد میشود. اما پس از آزادی، تازه آغاز بیکاری و بیخانمانی اوست. نه اجازه ساختن فیلم را دارد و نه حق انتشار شعرها و داستانهایش را. ماههای طولانی مقابل خانه سینما تحصن میکند اما هیچکس او را نمیبیند. در سینمای مردسالار ایران، جایی برای اولین زن فیلمسازی که با جسارت و جاهطلبی مسیر تازهای را به روی خود و زنان پس از خود گشود، وجود ندارد. با مروری بر سرگذشت او در مستند شیوا سنجری میبینیم که چطور زنی را به ابژه جنسی برای چشمچرانی مردانه بدل میکنند و بعد داغ ننگ بر تن او میزنند و او را از همه جا میرانند.
در هفتمین برنامه سینماتک کایه دو فمینیسم به نقد و تحلیل مستند اینجا صندلیها خالیست میپردازیم و با حضور شیوا سنجری عزیز، فیلمساز پیرامون زندگی و مسیر سینمایی کبری سعیدی بحث و گفتوگو میکنیم.
برای دریافت فایل آفلاین جلسه نقد و تحلیل مستند اینجا صندلیها خالیست میتوانید از طریق شماره زیر در واتساپ و تلگرام به ادمین کایه دو فمینیسم پیام دهید.
+33624783228