از وقتی که امیلی در شغلش ترفیع میگیرد و از امتیاز اجتماعی و قدرت مالی بیشتری برخوردار میشود، لوک دیگر نمیتواند با او معاشقه کند و از رابطه جنسی با او لذت ببرد. از همان ابتدا این ایده در ذهنش شکل میگیرد که این موقعیت ممتاز شغلی که او از دست داده و نصیب امیلی شده، به دلیل رابطه جنسی امیلی با رئیس شرکت است. هرچند در آغاز میکوشد نگرش منفیاش را سرکوب کند اما هر چقدر امیلی پیشرفت بیشتری میکند، تصور باجدهی جنسی امیلی و سوءاستفاده او از زنانگیاش در ذهن لوک قدرت بیشتری میگیرد. زیرا او هم مثل بقیه مردان شاغل در شرکت، خود را بهتر و شایستهتر از یک زن برای کسب جایگاه مدیریت میداند. لوک با قرار گرفتن در موقعیت شغلی و مالی پایبنتر از امیلی، میل و علاقه جنسیاش به او را از دست میدهد. با وجود تلاش امیلی برای شریک کردن لوک در موفقیتهایش، لوک نمیتواند کنار او بایستد. زیرا با اوج گرفتن امیلی، جایگاه برتر خود در رابطهشان را در خطر میبیند. خشونتی که لوک در رابطه جنسی علیه امیلی اعمال میکند، نه برای اثبات عشق، بلکه برای احیای مردانگی ازدسترفتهاش است. مرد با تجاوزش به زن ثابت میکند که هرچند امیلی از نظر شغلی در جایگاه بالاتری است اما از نظر جنسی، تحقیرشده و تحتسلطه لوک است. در نظام مردسالاری، مرد همواره باید برنده بازی باشد و لوک گمان میکند با اعمال خشونت جنسی علیه زن و بیآبرو کردن او در محل کارش میتواند او را تضعیف و فرودست کند و در تملک خود نگه دارد. پایان تکاندهنده فیلم نشان میدهد زنان دیگر حاضر نیستند به خاطر عشق در یک بازی نابرابر بمانند و برای حفظ رابطهشان به نقش بازنده تن دهند.
در بیست و سومین برنامه سینماتک کایه دو فمینیسم به نقد و تحلیل فیلم بازی عادلانه ساخته کلویی دومونت میپردازیم و با تمرکز بر مفهوم سقف شیشهای پیرامون اینکه چرا موفقیت شغلی زنان، قدرت جنسی مردان را به خطر میاندازد، بحث و گفتوگو میکنیم.
برای دریافت فایل آفلاین جلسه نقد و تحلیل فیلم بازی عادلانه میتوانید از طریق شماره زیر در واتساپ و تلگرام به ادمین کایه دو فمینیسم پیام دهید.
+33624783228